| 
                
             25
            Dec 2009
 
            نامه کورش 
            یغمایی به آقای ایتن 
            با درودنامه پر از مهر شما را با دقت خواندم و امید وارم که این سر آغازی باشد 
            برای دوستی بیشتر من و شما. با س÷اس از پژوهش کارشناسانه ای که بر روی 
            کار های دهه 70 میلادی من داشته اید. بازتاب هر اثر هنری مانند سکه ای 
            است که دو روی دارد، دو روی بسیار مهم و تهیین کننده: کار هنرمند و 
            مخاطب (جمعه)
 
            در اینجا 
            ناگزیر به طور خلاصه و تیتر وار برایتان بیان کنم که: من در دهه های 
            شصت و هفتاد میلادی با جامعه ای بسته و کاملا سنتی روبرو بودم که به 
            تازه گی و با شتاب فراوان با فرهنگ مادی و معنوی غرب آشنا می شد و در 
            هر زمینه ای پیامد های گوناگون این آمیزش فرهنگی قابل درک و مشاهده 
            بود. در زمینه ی موزیک شناخت جامعه به طور کلی از موزیک جهانی بسیار کم 
            و سطحی و حتی نا آشنا بود و من باید کمی بیش از میزان درک و پذیرش مردم 
            کارهایم را ارائه می دادم تا به تدریج آنها را آگاه و علاقه مند کنم. 
            بویژه که وظیفه ی دشوار من آشتی دادن و پیوند میان شعر فارسی و آواهای 
            ایرانی از یکسو - با موزیک غربی (سازها و تجحیزات و هارمونی و خواندن) 
            بویژه سبک راک از سوی دیگر - یعنی آغازی مدرن برای اولین بار در ایران 
            بود به صورتی که در استاندارد های جهانی بگنجد و از سوی دیگر جامعه هم 
            آن را بپذیرد و دوست داشته باشد. کاری که تا آن هنگام انجام نشده بود و 
            این روند می توانست با اندک لغزشی به کاری مسخره بدل شود و پذیزش آن از 
            سوی جامعه را برای سالها دچار چالش کند. در همینجا بگویم بسیاری از 
            کارهایی را که خود دوست داشتم و سلیقه ی واقعی خودم بود به دلایل بالا 
            نتوانستم اجرا کنم و با تاسف، آگاهانه از تولید آنها چشم پوشی کردم. 
            آثاری که اگر در اروپا، آمریکا و یا ... اجرا می شد به گرمی استقبال می 
            شد، اما متاسفاته در ایران استقبال نمی شد. 
            کاستی 
            هایی که باید در نظر داشت: کمبود های جدی در زمینه ی موزیسین حرفه ای و 
            شایسته، صدابردار، استودیو با کانال های بیشتر از یک و دو و این اواخر 
            هشت کانال و نیز امکانات و تجهیزات برای ساز ها و حتی خود ساز ها، نبود 
            جایگاهی برای تمرین، نگاه نه جندان خوب جامعه. 
            موارد 
            بالا نگاهی گذرا به برخی چالش های موجود در دهه ی هفتاد میلادی در 
            ایران بود که من در زمینه ی کارهایم به آن درگیر بودم و ضروری دانستم 
            شما هم از آنها آگاه باشید. 
            در پایان 
            بسیار خوشحالم از اینکه آثار من توانسته است پیام آور دوستی و پیوند 
            بین من و شما قرار گیرد.   |